نسخه تلويزيوني ايران برگر شكست خورد/ کارآفرینها را به چهارمیخ کشیدهاند!/ جنجال رنگی عادل فردوسی پور
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۸۱۷۲۲۵
حالا باید منتظر ماند و دید مجری و تهیه کننده خبرساز 90 چه واکنشی به این موضوع خواهد داشت؟ آیا او اولین اخطار خود را در سال جدید از مدیران شبکه سه به خاطر این رفتار که به تعبیر یکی از کاربران فضای مجازی «خود شیرینی بی مزه» ای بود، دریافت خواهد کرد؟ گروه جامعه جهان نيوز: با بررسی روزنامه ها با گزارش های مفید و قابل توجه فرهنگی و اجتماعی رو به رو می شویم که عموما کمتر دیده شده و یا مورد توجه قرار می گیرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*جنجال رنگی عادل فردوسی پور
روزنامه صبح نو نیز طی گزارشی به واکنش تند کاربران فضای مجازی به رفتار عجیب مجری نود پرداخته است. در این گزارش آمده است:
«باورم نمیشه ! فردوسیپور برگشته به منشا (فوتبالیست خارجی مهمون برنامه)میگه: ملت میرن خودشونو میسوزونن شبیه تو بشن، رنگ پوست منو ببین چه خوبه! داریم مگه؟!»
این، تنها یکی از دهها واکنش تندکاربران فضای مجازی به گفت و گوی خبرساز مجری برنامه «90» با فوتبالیست خارجی تیم پیکان بود. آقای «عادل فردوسی پور» که دوشنبه شب، دومین برنامه 90 در سال 96 را روی آنتن برده بود، با دعوت از «گادوین منشا» مهاجم گلزن و خارجی تیم فوتبال «پیکان» و به بهانه درخشش او در لیگ برتر، گفت و گویی مفصل با او کرد. گفت و گویی که وقتی فردوسی پور تلاش کرد آن را صمیمیتر و آوانگاردتر کند، به یکباره به پرسشهایی عجیب و غریب و خندههای از سرتعجب فوتبالیست خارجی تبدیل شد.
ماجرا از آن جا آغاز شد که مجری 90 بحث و گفتوگو با مهمان برنامه را به رنگ پوست و مدل موی «منشوری» او کشاند و از او خواست درباره «ظاهرخاص» خودش و فکر کردن به آن صحبت کند. پاسخ مهمان خارجی و سیهچرده 90 این بود:« من نمیدانم. من این مدل مو را در تمام مدتی که در فوتبال بودهام دارم. می دانید؟ من ایرانی نیستم!»
این جا بود که فردوسی پور، ماجرا را به رنگ پوست کشاند و خواست طعنهای به برنزه کردن و سولاریوم بزند. اما ماجرا، طور دیگری رقم خورد و جملههایی از زبان مجری برنامه مطرح شد که خندههای معنادار مهمان خارجی 90 را در پی داشت. فردوسی پور گفت:«دیدی همه تلاش می کنن، خودشون رو می کشن و از سولاریوم و این سوسول بازیها میکنند. ما که رنگ پوستمون خوبه. شبیه هم هستیم. الان خیلی فرق نمیکنیم با هم.»
همین جملهها سبب شد تا کاربران شبکههای اجتماعی، واکنشهای تندی به فردوسی پور و این بخش از برنامهاش نشان دهند. یکی از کاربران در این باره نوشت:« فردوسی پور مرزهای نژاد پرستی رو در صدا و سیما جابجا کرد... آگه یکی دیگه بود تا الان رنگ پوستشو عوض میکردن جوجه روشنفکرا...» و دیگری نوشت:«
فردوسی پور هنوز نمی دونه نباید درباره رنگ پوست کسی باهاش شوخی کنه؟» یکی دیگر هم با این جملهها به رفتار خبرسازمجری 90 واکنش نشان داد:« جدی فردوسی پور چه فکری کرد با خودش در مورد رنگ پوست با مهاجم پیکان حرف زد و نمک ریخت؟»
کاربری دیگر اما نگاهی متفاوت به قضیه داشت. اشاره او به خندههای از سر تعجب «گادوین منشا» پس از شنیدن پرسشهای فردوسی پور درباره مو و رنگ پوستش بود:« شوخی فردوسیپور با گادوین منشا درباره رنگ پوستش نگرفت. منشا فکر کرده بود عادل داره رنگ پوستش رو مسخره میکنه» و دیگری نوشت:« هر چند عادل چیزی تو دلش نبود ولی این گفتوگوش با گادوین منشا درباره رنگ پوست و مدل موش اصلاً جالب و درشان عادل و نود نبود.»
این اتفاق حتی به مذاق برخی طرفداران آقای مجری هم خوش نیامده بود. چنان که یکی از کاربران در این باره نوشت:« شوخی درباره رنگ پوست و نژاد چندشآوره حتی آگه منظوری نداشته باشی. حتی آگه فردوسیپور باشی.»
دیگری، این رفتار مجری را با رفتار مشابه مجریان در کشورهای دیگر مقایسه کرد:« سؤال عادل از گادوین منشا در مورد رنگ پوست، قشنگ تو یک کشور دیگه می تونست منجر به عذرخواهی مدیر شبکه بشه.»
یکی دیگر از کاربران فضای مجازی هم نوشت:« حالا چون عادل بود و نود، کسی حرفی نزد ولی در مورد رنگ پوست منشا خیلی زیاده روی کرد؛ شایدم خودشیرینی بی مزه» و دیگری هم چیزی شبیه به همین مضمون نوشت:«فردوسی پور بعد از بیست سال سوالاتی می پرسه که تکجوابی هستن، یا مثلاً شوخی چند هزار باره موهای فرفری و رنگ پوستش که فقط مهمون رو معذب می کنه.»
حالا باید منتظر ماند و دید مجری و تهیه کننده خبرساز 90 چه واکنشی به این موضوع خواهد داشت؟ آیا او اولین اخطار خود را در سال جدید از مدیران شبکه سه به خاطر این رفتار که به تعبیر یکی از کاربران فضای مجازی «خود شیرینی بی مزه» ای بود، دریافت خواهد کرد؟
*نسخه تلويزيوني ايران برگر شكست خورد
روزنامه جوان طی گزارشی به نقد سریال علی البدل که در ایام نوروز از تلوزیون پخش شد، پرداخته است. در این گزارش آمده است:
با وجود هياهوهاي زيادي كه پيش از پخش سريال عليالبدل درباره داستان و محتواي اين سريال به وجود آمده و گفته ميشد در آستانه انتخابات تلويزيون سراغ سريالي سياسي رفته است، «عليالبدل» با داستاني ازهمگسيخته و بيرمق از تلويزيون پخش شد تا همه فضاسازيهاي قبلي را پوچ كند.
دوشنبه شب قسمت آخر مجموعه تلويزيوني «عليالبدل» از شبكه اول سيما پخش شد و پرونده نمايش سريالي كه گفته ميشد در آن رگههاي سياسي وجود دارد، بسته شد؛ مجموعهاي كه ابتدا قرار بود در ماه رمضان سال 95 پخش شود ولي در زمان مقرر سريال آماده نشد و به نوروز 96 رسيد.
علي البدل ميراثدار يك قصه كهنه
روستاييهايي كه نميتوانند با تحولات اجتماعي كنار بيايند و همين ناتوانيشان در درك و همراهي با تغييرات باعث داستانهاي خندهداري ميشود؛ اين خط داستاني كوتاه حداقل بيش از نيم قرن است كه به انحاي مختلف در تلويزيون و سينماي ايران ديده ميشود. اصل ماجرا هم به سالهاي بعد از اجراي طرح موسوم به انقلاب سفيد در دوره پهلوي بازميگردد كه با فشار براي مهاجرت روستاييان به شهر، «روستايي» و «دهاتي» به عنوان واژههاي تحقيركننده معادل نفهم و عقب افتاده به كار برده ميشد.
اين نوع روايت را ميتوان در فيلم سينمايي «ايرانبرگر» مشاهده كرد كه در ناكجا آبادي در غرب ايران رخ ميدهد و جامعه سنتي و عقبافتاده يك روستا كه داراي دو خان متمول است، در برابر ورود مردمسالاري و انتخابات مقاومت ميكند و سعي در انحراف آن به سمت قدرتهاي سنتي روستا و حفظ روابط قديمي ارباب رعيتي دارد.
مسعود جعفري جوزاني تلاش كرده بود مفاهيمي سياسي و اجتماعي را در پس ماجراي رقابت دو خان روستا براي كسب قدرت بيشتر به تصوير بكشد و آن را با پاياني خوش همراه سازد.
شنيدههاي «جوان» حكايت از آن دارد كه بعد از موفقيت «ايران برگر» در جشنواره فيلم فجر و اكران عمومي در سينماها، محسن تنابنده، بازيگر نقش اول اين فيلم طرحي را براي ساخت «ايران برگر2» به جعفريجوزاني ارائه ميكند اما جعفريجوزاني با ساخت قسمت دوم فيلم مخالفت ميكند. تنابنده هم كه با سيروس مقدم در سريال پايتخت به عنوان نويسنده و بازيگر همكاري دارد، طرح را به وي و الهام غفوري پيشنهاد ميدهد و طرح سينمايي «ايرانبرگر2» در قالب فيلمنامهاي 15قسمتي به سرپرستي تنابنده نگاشته ميشود. از اين رو «علي البدل» شباهت كالبدي زيادي به ايرانبرگر دارد و حضور بازيگران مشترك در هر دو اثر بر اين شباهتها افزوده است.
از يك روز باشكوه تا «علي البدل»
كيانوش عياري در سال 67 فيلمي به نام «يك روز باشكوه» ميسازد. داستان اين فيلم كه در دوره حكومت سابق ميگذرد، درباره جواني به نام «گل آقا» است كه بعد از قهرماني آسيا در رشته دوچرخه سواري به شهرش بازميگردد و مقامات شهر تلاش ميكنند با سوء استفاده از محبوبيت گل آقا، فضاي شهر را براي حضور يكي از مقامات دربار در اين شهر آماده كنند. عياري در پس داستان كمدي فيلم «يك روز باشكوه» ساختار نظام شاهنشاهي و نگاه استكبار و بهرهكشي از مردم براي رفاه وابستگان پهلوي را به تصوير ميكشد.
«علي البدل» تا حدي به يك روز باشكوه شباهت دارد. اين بار نه مقامات فرمانداري بلكه شوراي شهر در پي آن هستند تا روستا را براي آمدن رئيسجمهور آماده كنند و ميخواهند با استقبال باشكوه از رئيس دولت امكان بهرهبرداري از موقعيتي را كه قرار است به وجود آيد، به دست آورند.
بزرگترين ضعف «عليالبدل» نيز در اينجا خودنمايي ميكند و داستان سطحي و ازهمگسيخته«علي البدل» مانع از آن ميشود كه يك روز باشكوه شكل بگيرد و حتي نميتواند در حد ايرانبرگر و دعواهاي روستايي براي كسب قدرت را به سخره بگيرد، حتي فضاسازيهاي رسانهاي كه درباره ساخت سريالي سياسي درباره رئيسجمهور در آستانه انتخابات رياست جمهوري به راه افتاده با نمايش ضعيف «عليالبدل» به فراموشي سپرده شد.
توليد «علي البدل» باعث شد سيروس مقدم كه به ساخت سريالهاي موفق مشهور است در كارنامه هنرياش صاحب يك سريال شكست خورده شود.
*کارآفرینها را به چهارمیخ کشیدهاند!
حسن روانشید در وطن امروز نوشت:
تأسفآور است اما واقعیت دارد؛ آن زمان که بهانهای نداشتند، به طرق مختلف سعی بر کسب درآمدهای پیشبینینشده در قانون، آن هم از جیب جامعه داشتند و در سال ۹۵ به جای اینکه فرمایشات مقام معظم رهبری را آویزه گوش قرار داده و در فکر تأمین معاش و آسایش مردم باشند، اقتصاد مقاومتی را نیز بهانه قرار داده و به جای اینکه به عمق کلام توجه کنند از بیبرنامگیهای دولت سوء برداشت کرده و از هر سو توانستند تکه گوشتی از این قربانی عدم مدیریت کابینه بریدند.
شمارش راههای میانبر در این محدوده امکانپذیر نیست اما میتوان خلاصهنگاری و به موارد جزئی اشاره کرد که خود حدیث مفصل بخوان از این دولت! سازمان امور مالیاتی که قوانین جاری را برای هر مؤدی بهطور جداگانه تفسیر به رأی میکند و برای نمونه موارد کلانی از اظهارنامهها و دفاتر مالی ارائهشده را نمیپذیرد، پس چه نیازی به نوشتن این اوراق باطله است که علاوه بر اتلاف وقت، درختان را بریده و جنگلها را تهی میکند تا برای تولید کاغذ و ساخت دفتر به مصرف برسد؟
نگاهی به دریافتهای کلان ثبت شرکتها و پست جمهوری اسلامی از محل فروش، پلمب و ارسال دفاتر و اظهارنامههای مالیاتی میتواند شاهد این مدعا باشد. کمتر شرکت یا مؤسسه تجاری در کشور یافت میشود که پروندهای معترضانه در سازمان امور مالیاتی نداشته یا از طریق حوزههای مالیاتی به هیأتهای تجدیدنظر نرفته باشد! و بازهم بهندرت پیدا میشود اعتراضی که در هیأتهای رسیدگی به اعتراضات نتیجهای عاید مؤدیان کند و این چاه اگر آب نداشته باشد برای دوبارهکاریهای شیفت بعدازظهر ممیزان نان دارد!
هر سال در ماه اسفند، شرکتها و مؤسسات مختلف که ثبت شدهاند باید درخواست دفاتر مالی سال بعد خود را توسط پست به این اداره در سازمان ثبتاسناد و املاک کشور ارسال کنند که این نوعی کسب درآمد مضاعف برای ادارات و شرکتهای وابسته به دولت است.
قبلاً مؤسسات مذکور دفاتر خود را از بازار آزاد خریداری، همراه مدارک به ادارات ثبت شرکتها میبردند تا بهصورت رایگان و در کمترین زمان ممکن پلمب شود اما ظرف 3-2 سال گذشته این بدعت جدید کسب درآمد پست که شرکتی ذوالحیاتین است ایجادشده اما امسال گویا نوع درآمد برای این شرکت خصولتی و اداره ثبت شرکتها مضاعف شده تا علاوه بر هزینه ارسال، «شیتیل» طرف قرارداد برای ثبت شرکتها هم در نظر گرفته شود!
پرواضح است همه این هزینههای بیدلیل به دوش شرکتها و مؤسسات بخش خصوصی است که در این رکود اقتصادی کمرشان از وسط دو نیم شده! از آن بگذریم که شرکت پست برای ارسال یک پاکت یکصد گرمی ۶ بند هزینه را در صورتحساب خود قطار میکند که جمع آن برای پست شهری بین 2 اداره دولتی و وابسته به دولت که نزدیک 5 کیلومتر است عدد 253001 ریال را نشان میدهد.
این مبلغ جدا از قیمت دفاتر 50 برگی است که رقمی حدود 300 هزار ریال برای آن باورنکردنی است! و البته سر این سفره گسترده جامعه علاوه بر پست و ثبت شرکتها، امور مالیاتی هم با دریافت ارزشافزوده جلوس میکند! اما همین مؤسسات و شرکتهای وامانده دربهدر وقتی پس از مدتها در یک مناقصه دولتی برای فروش قطعات صنعتی به نیروگاه «نکا» که زیرمجموعه وزارت نیرو است ورود میکنند، بهجای تشویق و ترغیب با ارائه دلایل واهی، کالای ارائهشده کارآفرین را نمیپذیرند و او را متضرر کرده و به خاک سیاه مینشانند و حاضر نمیشوند حتی ضمانتنامه بانکی او را بازگردانند و به نفع خود مصادره میکنند!
این نیز از عجایب و ابتکارات مدیران دولت یازدهم است که دم از تعامل میزنند، درحالیکه برای کسب نوعی از درآمدهای متنوع تحت عنوان اقتصاد مقاومتی است که در واقع نوعی نعل وارونه زدن بهحساب میآید! آنچه از اینگونه تحرکات برداشت میشود چیزی نیست جز عدم درک صحیح و منطقی دکترین سال ۹۶ توسط دولتی که تنها میخواهد کارآفرینها را به چهارمیخ بکشد!
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۱۷۲۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزی که شوروی پشت مزدوران را در ایران خالی کرد / پاسخ بختیار به ادعای رضا پهلوی / تصاویر رنگی آلمانها از نبرد استالین گراد / گرامافونی که ایرانیها ۱۲۰۰ سال پیش ساختند / آبادان در بیش از یک قرن پیش
بسته ویدیویی «تابناک» مجموعهای از ویدیوها پیرامون رویدادهای سیاسی عمدتاً متکی بر گزارشها و تحلیلها و ویدیوییهایی درباره دیگر موضوعات فرهنگی، اقتصادی و... است که تماشایش را از دست دادهاید؛ نگاهی دوباره و متفاوت به آنچه در این بستر میتوان فرا گرفت.
روزی که شوروی پشت مزدوران را در ایران خالی کرد
پس از جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی قصد داشت، بخشهایی از ایران را از طریق گروههای وابستهاش تجربه و به خود الحاق کند. فرقه دموکرات آذربایجان | آذربایجان دموکرات فرقهسی، گروهی تجریه طلب بود که سه ماه پس از فرمان محرمانه دفتر سیاسی کمیته مرکزی اتحاد شوروی در ۱۲ شهریور ۱۳۲۴ - پایان جنگ جهانی دوم- در تبریز با انتشار بیانیهای ۱۲ مادهای به زبانهای ترکی و فارسی به رهبری جعفر پیشهوری و همراهی چندین تن دیگر اعلام موجودیت کرد. این گروه به سرعت با تمرکز بر قوم گرایی و با حمایت شوروی شروع به شکل دادن ارتش محلی نمود، اما پس از سفر قوام به شوروی و وعده امتیاز نفت شمال به استالین، روسها از آذربایجان خارج شدند و تشکیلات پیشروی را جمع کردند. جهانشاهلو افشار، معاون پیشه وری روایت میکند که او و پیشه وری را به کنسولگری روسیه احضار کردند و به آنها اخطار دادند، باید از تبریز به باکو بروند و وقتی با عصبانیت و مقاومت جعفر پیشه وری مواجه شدند، سرهنگ شوروی در را باز میکند و به او میگوید: «سَنی گَتیرَن، سنَ دِییر گِت | کسی که تو را آورده، به تو میگوید برو». اکنون در تابناک، تصاویر استقرار و لشکرسازی پیشه وری در آذربایجان، سخنان معاون پیشه وری و تصاویر خروج نیروهای شوروی و وابستگان تجزیه طلبشان در ایران را پس از فرمان شوروی در تابناک میبینید.
تصاویر رنگی آلمانها از نبرد استالین گراد
نبرد استالین گراد | Battle of Stalingrad یکی از طولانیترین، مهلکترین و سرنوشت سازترین نبردهای جبهه شرقی جنگ جهانی دوم بود. در این نبرد، نیروهای ورماخت و متحدانش که در جریان تهاجم آلمان به شوروی، به منظور سلطه بر شهر استالینگراد در کرانه رود ولگا، به آن یورش برده بودند، پس از چندین ماه درگیری خونین، با ضد حمله ارتش سرخ به محاصره درآمدند تا در نهایت سوم فوریه ۱۹۴۳ میلادی شکست خورده و فیلدمارشال فریدریش پائولوس، فرمانده ارتش ششم ورماخت به همراه ۲۵۰۰ افسر عالیرتبه از جمله ۲۵ ژنرال و بیش از صدهزار درجه دار و سرباز تسلیم ارتش سرخ شدند. از این نبرد با ۲.۲ میلیون سرباز در دوران درگیری و ۱.۲ تا ۲ میلیون کشته و زخمی به عنوان یکی از بزرگترین و خونبارترین درگیریهای نظامی تاریخ و نقطه بازگشت جبهه شرقی یاد میشود. تصاویر رنگی آلمانها از نبرد استالین گراد را میبینید.
گرامافونی که ایرانیها ۱۲۰۰ سال پیش ساختند
بنوموسی سه پسر موسی بن شاکر خراسانی به نامهای محمد، احمد و حسن از دانشمندان ایرانی قرن نهم میلادی (قرن سوم هجری) و از پیشروان نهضت ترجمه بودند. آنها اختراعات زیادی در مهندسی مکانیک سیالات و اتوماسیون داشتهاند که بعدها توسط دانشمندان اروپایی مورد اقتباس قرار گرفته است. یکی از اختراعات آنها گرامافونی بود که با قدرت آب کار میکرد. این گرامافون در اروپا بازسازی شده و براساس طرحهایی ساخته شده که مکانیزم فعالیتش را میبینید.
آبادان در بیش از یک قرن پیش
آبادان یک قرن پیش درگیر توسعه متاثر از شکل گیری صنعت نفت ایران بود که تحت کنترل انگلیس قرار داشت. نخستین پالایشگاه خاورمیانه در ۱۲۹۱ در آبادان افتتاح شد که در پی آن بسیاری از نخستینها در آبادان احداث شد. تصاویری که از آبادان در سال ۱۲۹۹ یعنی بیش از پیش ثبت شده توسط دفتر مولتی مدیای «تابناک» با هوش مصنوعی بازسازی و ارتقای کیفیت داده شده است. این تصاویر مردم را در حال فعالیت در صنعت نفت آبادان به همراه تصاویری از حرکت قطار و حرکت قایقها در رود کارون ثبت کرده است که در «تابناک» میبینید.
پاسخ بختیار به ادعای رضا پهلوی
برخی سلطنت طلبها از جمله رضا پهلوی پسر محمدرضا پهلوی در سالهای اخیر و به خصوص پس از تحریمهای گسترده ایران در دو دهه اخیر که شرایط را برای مردم بسیار سخت کرد، از ژاپن و کره جنوبی شدن ایران، در صدور تداوم حکومت پهلوی سخن گفتهاند. شاپور بختیار آخرین نخست وزیر پهلوی به این پرسش پاسخ داده بود. میبینید و میشنوید.